بازم تاخیر
سلام دوستای ناز و مهربونم
این چند وقته انقدر هوا سرد بودکه من و هم شوهر جونی شدیدا سرما خورده بودیم و همش در حال استراحت بودیم و هم اینکه خوب بلاخره نوروز باستانی ما در راهه و طبق سنتها افتاده بودم به جون خونه و تمیز کاری واز طرف دیگه هم خرید عید نوروز که به لطف این تحریمها اصلا لباسای خوبی تو بازار نیست و هر سری که رفتیم بازار دست خالی برگشتیم فعلا فقط یکی دو تیکه لباس واسه شهراد خریدم که اونم اصلا از خریدم راضی نبودم تا ببینیم هفته بعد چی میشه چون شوهر جونی قول داده هفته بعدو مرخصی بگیره که باهم طی یه عملیات گازانبری بریم بازار و ببینیم که چی گیرمون میاد.الانم که یه سری وسایل واسه تزیین اولین سفره هفت سین آقا شهراد گرفتم که واسه اونم هنوز ایده ای ندارم تا ببینیم خدا چی میخواد.
اینا وسایلی هستن که واسه هفت سین گرفتم،تخم مرغها رو هم که فعلا رنگ کردم اما الان طرحی به ذهنم نمیرسه که روش بکشم
اینا هم لباس عیدی های فعلی شهراده که ببینیم تا عید چیز بهتری گیرمون میاد یا نه
اینجا آقا شهراد دوتار بابا جونشو برداشته و داره آهنگ میزنه اونم چه آهنگی یکی از سیمای دوتار و پاره کرد
اینجا هم پسر خوبی بوده تا مامان خونه تکونی کنه