شهرادشهراد، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

❀ ♥یکی یه دونه مامان و باباش♥ ❀

تاخیر

1390/10/26 22:08
1,017 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دوستای نانازم

میدونم تاخیر این دفعه من خیلی طولانی شد.همش تقصیر این باباجونیمه، آخه بابایی کاراش تو اداره خیلی خیلی زیاد شده واسه همینم بعضی از پرونده هارو آورده خونه تا مامان جون ثبتشون کنه به همین دلیله که مامانم نمیتونه پست جدید واسم بزاره،تازه فقط این نیست به خاطر همین پرونده ها حتی دیگه واسم درست و حسابی غذا درست نمیکنه،یا سرلاک بهم میده یا شیر با بیسکوییت مادر،منم چون پسر خیلی خوبی هستم با کمال میل می خورم و صدام هم در نمیاد.

و اما بلاخره کارهای مامانی یکم سبک شد و بعد از عمری چندتا عکس از من گرفت آخه من تو این چند وقته یه عالمه پیشترفت کردم:موهام کم کم دراومده،تقریبا میتونم بایستم و ...

خودتون تو عکسام ببینین...

               

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان حنا
26 دی 90 22:21
سلام نازنینای من چه عجب بابا دلمون بدجوری برای شما و شهراد عزیزم تنگیده بود خدارو شکر که اومدین دست شما هم درد نکنه که به بابایی شهراد کمک میکنی شهراد جون خیلی دوستت دارم ماشالله خیلی نازو بانمکتر شدی بهار جون از اون لپای خوشگلش همششششششششششششششششش ماچ بارون کن دوستتون دارم یه دنیا
مامان پریسا
27 دی 90 18:25
سلام به گل پسر که مامانش رو اذیت نمیکنه. دست مامان هم درد نکنه که به بابایی کمک میکنه. حالا با مامانی بدو بیا پیش من.
منا مامان یسنا
27 دی 90 20:16
ای جان خنده هاشو ببینید......موهاشو ببینید.....افرین به تو......
فاطمه و محیا
28 دی 90 11:46
سلام مامان بهار گل پسرت خیلی ماهه خیلی هم خوش خنده است اون لپای نازشو ببوس به دخملای منم سربزنید شما رو لینک میکنیم
مامان کیارش
28 دی 90 23:11
وای الهی بگردم ...ماشالا ...چه کچل خوشمزه ای... عزیزم رمز اون پستو که کلا برداشتم!
فریبا
28 دی 90 23:35
خوبه که با وجود نی نی بتونی به کار بیرون هم برسی... خسته نباشی
مامان یگانه زهرا
28 دی 90 23:42
قشنگ خنده رو،بوس
مامان نازی نرگس
29 دی 90 0:45
وایییییییییییییی گل پسر نازمون رو ببین چه خنده ایییییییییییییییییییییییییآفرین ژسر گل مامان جون رو اذیت نکن تا کارای باباجون زودتر تموم بشه
مامان طاها
29 دی 90 8:15
آفرین به این گل پسرمون. خییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییی شیرین شدی عزیزه خاله.
مامان نازنين رقيه
29 دی 90 12:04
چه خوشمزه است ناز پسر
ya30
29 دی 90 14:08
akhi aziza in arosak shoma cheghad naze 1000 mashala
مامان امیرناز
29 دی 90 23:14
سلام مامان بهار اخه کجا بودی؟ به بابیی بگو یه ذره وقت بذاره که به وبلاگ این ناز پسر برسی خیلی ماه شده ببوسش
الينا گلينا
1 بهمن 90 8:58
سلام شيرين خان كجا بودين؟ هردو روز يه بار مي اومدم ببينم مطلبي گذاشتين ولي ديدم نه اما امروز ديدم كه شهراد كچل احتمالا سيب چيدن جلوي پاش اومده كلي خوشحال شدمشيرين مي خندي لپت و بخورم
مامان زهره
1 بهمن 90 9:15
دالی! روز برفی خوبی داشته باشین
مامان زهره
1 بهمن 90 9:16
مامانی شهراد حالا بابایی پول هم می ده؟!
(به خاطر اینکه کارها را توی خونه انجام دادی)
پول که نه اما مجبورش میکنم جبران کنه

مامان خورشيد
1 بهمن 90 10:16
واي چه عكسهاي خوشگلي. موهاش چه بامزه دراومده. اما قضيه غذاش رو خيلي جدي بگير. ناراحت نشيا يه يادآوري خواهرانه بود. الهي هميشه سلامت باشي و به شهراد عزيز برسي.
پونه
1 بهمن 90 11:36
عزیزم چه نی نی نازی دارین ماشالا..... صد تا بوس از طرف من واسه نی نی جون با اجازه لینکتون کردم از وبلاگ حنانه جون بهتون آشنا شدم.
بابا محسن
1 بهمن 90 13:36
خسته نباشید - به گلپسرمون غذا بدید بخوره موهاش زودتر در بیاد
mamani helena
1 بهمن 90 19:22
alam azizam man sharmandam ke dir omadam helena mariz shode bod bimarestan bodim ,kheili movazebe gol pesaremon bash kheili dosesh darammmmmm ba in aksaye khordaniiiiiiiiiiiiish boosssssssssss
مامان زهره
3 بهمن 90 14:04
سلام. مامان شهراد.عکس های آتلیه گل پسر را حتما توی وب بذارین