تاخیر
سلام دوستای نانازم
میدونم تاخیر این دفعه من خیلی طولانی شد.همش تقصیر این باباجونیمه، آخه بابایی کاراش تو اداره خیلی خیلی زیاد شده واسه همینم بعضی از پرونده هارو آورده خونه تا مامان جون ثبتشون کنه به همین دلیله که مامانم نمیتونه پست جدید واسم بزاره،تازه فقط این نیست به خاطر همین پرونده ها حتی دیگه واسم درست و حسابی غذا درست نمیکنه،یا سرلاک بهم میده یا شیر با بیسکوییت مادر،منم چون پسر خیلی خوبی هستم با کمال میل می خورم و صدام هم در نمیاد.
و اما بلاخره کارهای مامانی یکم سبک شد و بعد از عمری چندتا عکس از من گرفت آخه من تو این چند وقته یه عالمه پیشترفت کردم:موهام کم کم دراومده،تقریبا میتونم بایستم و ...
خودتون تو عکسام ببینین...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی